بیماری MS یا Multiple Sclerosis بیماری مزمنی است که می تواند تاثیرات زیاد و عمیقی بر عملکرد مبتلایان و کیفیت زندگی آنان بگذارد. برخی از بیماران علاوه بر مشکلات جسمی، ممکن است مشکلات شناختی و روانی را نیز تجربه کنند. ضمن این که افسردگی در بین این عزیزان فراوانی نسبی دارد.
معمولا افرادی که از بیماری خود مطلع می شوند، احساسات و دل نگرانی های متفاوتی را تجربه می کنند. به خصوص آن که تصویر ذهنی اغلب افراد از بیماری ام اس یک بیماری پیش رونده و ناتوان کننده است که زندگی افراد تحت الشعاع خودش قرار می دهد. در حالی فقط درصد کمی از مبتلایان سیر بیماری پیش رونده را تجربه می کنند. به دلیل ماهیت بیماری و نیز ضایعات مغزی ناشی از آن، فرد مبتلا ممکن است دچار تغییرات خلقی، عصبانیت، اضطراب، اختلالات سازگاری و بعضی دیگر از مشکلات روحی و روانی شود که البته بسیاری از آنها ناشی از نوع تعاملات اجتماعی دیگران با آن ها یا قضاوت و پیش داوری جامعه می باشد.
از طرفی افسردگی که در بسیاری از افراد جامعه وجود دارد، در بیماران مبتلا به ام اس نیز بسیار شایع است. همچنین کیفیت و نوع روابط فرد مبتلا با اعضا خانواده اش نیز غیر قابل چشم پوشی است و ممکن است پس از تشخیص بیماری، چالش هایی با آن ها داشته باشد.
در بسیاری موارد نشانه های مختلف به شکل همزمان در بیمار مبتلا به ام اس و خانواده او دیده شود که عبارتند از: سوگ، اضطراب، خشم و احساس گناه. علاوه بر این، علائم روان شناختی و خستگی مفرط نشانه های پنهانی هستند که ۸۰ درصد از بیماران با آن دست و پنجه نرم می کنند.
در این جاست که اهمیت روان شناسی و مداخلات روان درمانی در روند کنترل این بیماری، اهمیت بالای خود را نشان می دهد. در واقع در کنار مراجعه به پزشک متخصص مغز و اعصاب و مصرف داروهای مرتبط، مراجعه به روان شناس و مشاور حاذق و متخصص در این رشته به عنوان یکی از راه های اصلی برای کنترل این بیماری توصیه شده و از اهمیت بالایی برخوردار است.
اقدامات روان درمانی نه تنها برای فرد مبتلا به ام اس که حتی برای خانواده آنان یا پرستاران و مراقبان او و نیز دوستان آنان لازم است. روان درمانی می تواند کمک کند که بیمار و افراد در تعامل با وی در زمینه تاب آوری، انجام فعالیت های روزانه، مدیریت استرس، مدیریت حملات ناشی از ام اس و توجه بیشتر به سلامت عمومی خود آموزش ببینند. از طرفی تاثیر روان درمانی و مراجعه به روان شناس و مشاور بر ام اس در کیفیت زندگی خلاصه نمی شود. بلکه مدیریت درمانی مناسب در کاهش تعداد حملات ام اس و پلاک های فعال نیز موثر است و به طور کلی سلامت روان و روحیه فرد مبتلا و افراد خانواده او را بهبود می بخشد.
روانشناسی در کنار درمان های فیزیوتراپی، ورزش، بهره گیری از فعالیت ها و کمک های مددکاری اجتماعی و توانبخشی می تواند در بهبود اوضاع بیماران ام اس بسیار موثر و چشم گیر بوده و مکمل بسیار مناسبی در کنار دارو درمانی این بیماران باشد.